انجمن آوای رمان

✦ اینجا جایی است که واژه‌ها سرنوشت می‌سازند و خیال، مرزهای واقعیت را درهم می‌شکند! ✦ اگر داستانی در سینه داری که بی‌تاب نوشتن است، انجمن رمان‌نویسی آوای رمان بستری برای جاری شدن قلمت خواهد بود. بی‌هیچ مرزی بنویس، خلق کن و جادوی کلمات را به نمایش بگذار! .

ثبت‌نام!

متفرقه یه کُنجِ دِنج 🌱☕️

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع پرتو
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
متفرقه
با صبرِ ما بهار نمی‌آید، باید تمام کرد زمستان را..
 
در تخت نیم‌خیز شده‌ام
آفتاب افتاده روی شیشه‌ی ساعت
زمان پیدا نیست

می‌خوابم
تا ابد..
 
623f2724d2735260ce8bf1d3f0bd804f.webp


؛فاضل نظری؛
 
آخرین پرنده را هم رها کردم
اما هنوز غمگینم

چیزی در این قفسِ خالی هست
که آزاد نمی‌شود‌..
 
من
احتمال اینکه تو دوستم بداری را،
دوست داشتم..

..........[یلماز اردوغان]
 
چشم‌هایش قهوه‌ای بودند و به حق فهمیده‌ام قهوه از سیگار و قلیان اعتیادآور تر است...
..............[مهدی درویش‌زاده]
 
گوش می‌دهی؟
خواب‌هایم ورم کرده‌اند!
دنیا دورتر از وجودم ایستاده و منتظر است!
صدها شکافِ بیگانگی بین من و من مانده که پُر نمی‌شود...
آخرین‌بار در چشمانم نور را دیدم. سپس پَر کشید و رفت...
هر بامی که نشست، بیدارش نکن!..


#فی‌البداهه
#ماهورا_ف
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sajjad
یک آدم را دوبار پیدا نمی‌کنی!
حتی در همان آدم..

؛ نرگس صرافیان ؛
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sajjad
عقب
بالا